اشتباه کارکنان بيمارستاني ماجراي عجيبي را رقم زد. آنها جسد زن سالخورده‌اي را در اختيار خانواده ديگري قرار دادند و آنها نيز او را دفن کردند غافل از اينکه جسد مادرشان هنوز در سردخانه بيمارستان است.
به گزارش باشگاه خبرنگاران؛ اين ماجرا دوشنبه گذشته و با مرگ مادر مجيد جهانپور، مربي سابق تيم ملي فوتبال کشورمان شروع شد. پس از مرگ زن سالخورده، جسد او به سردخانه بيمارستاني در رشت منتقل شد تا خانواده‌اش مقدمات مراسم خاکسپاري وي را انجام دهند اما پيش از برگزاري اين مراسم اتفاق عجيبي رخ داد. مربي پيشکسوت فوتبال درخصوص اين ماجرا به همشهري مي‌گويد: بعد از اينکه مادرم به‌علت کهولت سن جانش را از دست داد، قرار شد که جسدش تا چهارشنبه در سردخانه بماند و پس از آن مراسم خاکسپاري‌اش انجام شود. در اين مدت ما همه مقدمات اجراي مراسم را فراهم کرديم و صبح چهارشنبه به بيمارستان رفتيم تا جنازه مادرم را تحويل بگيريم. درحالي‌که در قسمت سردخانه بيمارستان منتظر بوديم، به ما خبر دادند که از جسد مادرم خبري نيست. تعجب کرده بوديم و نمي‌دانستيم چه اتفاقي افتاده است. چندين‌بار کارکنان سردخانه آنجا را جست‌وجو کردند اما از جسد مادرم خبري نبود. ناپديد شدن جسد زن سالخورده، مسئولان بيمارستان را بر آن داشت تا درخصوص اين ماجرا تحقيق کنند. آنها متوجه شدند که يک روز قبل (سه‌شنبه)، درحالي‌که مجوز خروج جسد زن سالخورده ديگري از سردخانه صادر شده و تمامي مدارک نشان مي‌داد که جسد اين زن تحويل خانواده‌اش شده است، اما جنازه هنوز در سردخانه بود و از آنجا خارج نشده بود. اين مسئله نشان مي‌داد که جنازه مادر مربي سابق فوتبال اشتباهي به خانواده زن سالخورده ديگر تحويل داده شده است. بنابراين مسئولان بيمارستان با اين خانواده تماس گرفتند و از آنها خواستند که به بيمارستان بيايند. اعضاي اين خانواده مدعي بودند که روز سه‌شنبه جسد مادرشان را تحويل گرفته و او را در يکي از روستاهاي منطقه لشت نشا رشت دفن و حتي مراسم خاکسپاري نيز برگزار کرده‌اند اما وقتي جسد موجود در سردخانه به آنها نشان داده شد، شوکه شدند. جسد متعلق به مادر آنها بود و آنجا بود که فهميدند به جاي جنازه مادرشان، جنازه مادر مربي سابق تيم ملي را دفن کرده‌اند. مجيد جهانپور ادامه مي‌دهد: وقتي فهميديم که جنازه مادرم در کجا دفن شده است، براي پس گرفتن آن اقدام کرديم. در اين ميان رئيس بيمارستان نيز که متوجه اشتباه کارکنانش شده بود کمک زيادي کرد تا بتوانيم جنازه مادرم را پس بگيريم. براي اين کار نياز به مجوز قضايي براي نبش قبر داشتيم اما از آنجا که جسد در جاي ديگري دفن شده بود، با نيابت قضايي راهي لشت نشا شديم. در آنجا با کمک رئيس بيمارستان توانستيم حکم قضايي براي نبش قبر را بگيريم و روز پنجشنبه راهي قبرستان روستاي جيرهنده شديم و با نبش قبر، جنازه مادرم را بيرون کشيديم و در اختيار سردخانه قرار داديم. به اين ترتيب روز جمعه مراسم خاکسپاري انجام شد اين مراسم باعث شگفتي بعضي از شرکت‌کنندگان در مراسم ازجمله محمد مايلي کهن شد. چرا که آنها تصور مي‌کردند در مراسم سوم مادرم شرکت کرده‌اند اما وقتي به رشت آمدند، مراسم تشييع جنازه و خاکسپاري انجام شد.با اين حال مادرم در وادي تازه آباد رشت به خاک سپرده شد و اين ماجراي عجيب پايان يافت.